جدول جو
جدول جو

معنی کاریز بالا - جستجوی لغت در جدول جو

کاریز بالا
دهی از دهستان زاوه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، واقع در 18هزارگزی خاور تربت حیدریه، جلگه و معتدل و سکنۀ آن 423 تن است، قنات دارد، غلات آن تریاک و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است، راه اتومبیل رو دارد، معدن سنگ مرمر در یک هزارگزی شمال این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد در 38هزارگزی شمال خاوری فریمان سر راه مالرو عمومی فریمان به آق دربند کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 195 تن و قنات دارد. غلات این ده بنشن و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 9)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس است که در 66هزارگزی شمال خاوری گنبد قابوس و 1هزارگزی پل چشمه واقع شده کوهستانی، سردسیر و دارای 150 تن سکنه است. آب آن از رودخانه لوهندر و محصول عمده آن لبنیات، غلات، ابریشم و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری وصنایع دستی زنان مختصری بافتن پارچه های ابریشمی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری فریمان 60هزارگزی خاور مالرو عمومی فریمان به شهرنو است، دامنه و معتدل و سکنۀ آن 257 تن است، قنات دارد، محصول آن غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
آرواره ی بالایی
فرهنگ گویش مازندرانی